این، شاید یک مصاحبۀ یک نفره نگارنده با خودش باشد؛ اساساً متخصصین کسب و کار، این نوع اندیشیدن در مورد کار و کسب و توانمندی هایمان را توصیه کرده اند و اسم آن را طراحی Business Model نامیده اند.
مدل کسب و کار (Business Model) مهندسی بهره برداری در صنعت فولاد، میتواند به تمام سوالات سرمایه گذاران این صنعت در مورد چیستی و مزیت های این مفهوم، پاسخ دهد. قطعاً مدیران و خبرگان زنجیرۀ فولاد، علاقه مندند که این مدل، برای آنها موضوعاتی مانند ارزش و مزیت رقابتی، انعطاف و توسعه پذیری، ثبات و منطق مالی را روشن نماید.
لذا پیشگامان، در مدل کسب و کار مهندسی بهره برداری، موضوعات مهمی را توضیح خواهد داد:
-
- مهندسی بهره برداری، چه ارزشی تولید می کند؟
چرخۀ معیوب ناشی از بهره برداری نامناسب
مطالعات اولیه، تامین سرمایه و احداث کارخانه، کارهای دشوار و پرمشقتی هستند. تقریبا در همه پروژه ها، این مقدمات تولید، به شرکت های متخصص، برون سپاری میشوند. اما اصل مغفول ماندۀ بسیاری از تولیدی ها، ایجاد همبستگی و یکپارچگی میان جزئیات اصلی و فرعی تولید است. یک سرمایه گذار و صاحب یک کارخانه از زنجیرۀ فولاد، میتواند تمام شئون تولید و کارخانه داری را بیاموزد، حرفهای شود و اجرا کند. اما تیم سرمایهگذار، در «سرمایه گذاری» و «سرمایهداری»، متخصص و مجرب است و الزاما مهندس خوبی نیست. اساساً تفکیک پذیری و تفاوت های مدیریتی زیادی میان مدیریت سرمایه و مدیریت فنی کارخانه وجود دارد. اینجا هم برون سپاری راه حل خوبی است. ولی برون سپاری های متعدد و متنوع برای امور فنی کارخانه و تولید، گیج کننده و باعث هدر رفت منابع خواهد بود.
بهره برداری «نامناسب»، عبارت است از کارخانه داری توسط یک تیم غیرمتخصص و بی تجربه و یا توسط تیم های متعدد متخصص و مجرب.
مهندسی بهره برداری، به عنوان یک solution جامع، موجز و یکپارچه برای کارخانه داری، با تجمیع دانش، تجربه و منابع اشتراکی میان همۀ شئون عملیاتی و ستادی کارخانه، ضمن تأمین کمّیّت و کیفیّت تولید، کاهش هزینههای مالی، زمانی و انسانی پلنت های فولادی را تضمین میکند.
-
- گامهای کلیدی مهندسی بهره برداری، چیستند؟
اداره کردن یک کارخانه از صفر تا صد و از اتمام احداث تا رسیدن به عدد اسمی، تشکیل دهندۀ گامهای کلیدی مهندسی بهره برداری است. با الگو قرار دادن best practice های صنعت جهان، از دیدگاه این مدل، به طور خلاصه سه حوزۀ بنیادین برای کارخانه داری تعریف میشود. تفصیل دریای جزئیات، فرایندها، فعالیت ها و سازماندهی آنها، به مجالی جداگانه نیاز دارد و در این مختصر نمیگنجد.
-
- مشتریان بالقوۀ آن کیستند؟
با توجه به مدل عمومی مهندسی بهره برداری، نباید محدودیتی در نظر گرفت. تولید و پشتیبانی های فنی و ستادی آن، در هر کارخانهای از زنجیرۀ فولاد، توسط این مدل، قابل انجام است. لذا هر سرمایه گذاری که در اندیشۀ احداث و راهاندازی و حضور موفق در صنعت فولاد است، به راهکار مهندسی بهره برداری بیش از سایر راهکارها خواهد اندیشید. حتی شاید پیشگامان، با اشتراک اجزاء عمومی صنعت و پیوستن شرکای فنی از سایر صنایع، در آینده این مدل را به مدل مهندسی بهره برداری در «صنعت» ارتقاء دهد. پس در آینده، هر صنعتی می تواند میزبان مهندسین بهره بردار پیشگامان باشد.
-
- منابع کلیدی این کسب و کار چیست؟
اگر اصرار داشته باشید که نام دیگری برای مهندسی بهره برداری برگزینم، شاید تا حدی مفهوم «تولید بدون کارخانه» مناسب باشد. این نشان می دهد که تقریباً تمام منابع ذاتی کسب و کار مهندسی بهره برداری، نرم افزاری و مغز افزاری هستند. دانش فرایندی، تجارب و درس های گذشته، نیروی انسانی متخصص و راهبر، اصلیترین منابع و ملزومات این مدل است.
-
- آیا پیشگامان، در این مدل، شریک و همکار کلیدی دارد؟
اعتقاد به شایسته سالاری و تفکیک تخصصها در یک super solution مانند مهندسی بهره برداری، ضمانتی است بر انجام تخصصی فرایندهای آن. علیرغم توانایی مستقیم پیشگامان در انجام عملیاتی ترین فرایندهای صنعت فولاد، لیکن پیشگامان، شرکا و همکاران کلیدی دیگری را در کنار خود دارد به صورت پیوسته یا وابسته، پازل خدمات پیشگامان را تکمیل میکنند. راهبری، مسئولیت و تضمین عملکرد همۀ این شرکا، بر عهدۀ پیشگامان است.
-
- تقسیم کار، ارتباط و تعامل با کارفرما چگونه است؟
همۀ گزینه ها روی میز مشتری گذاشته شده است. در واقع مشتری انبوه فرایندهای تقسیم بندی شدۀ مهندسی بهره برداری را در قالب یک «چکلیست» مشاهده میکند. میتواند، همۀ کارها را سفارش دهد و یا بخش هایی را که به دلایل مختلف (مالی، اجتماعی، فنی و…) لازم میداند، خود به عهده گیرد یا به پیمانکار دیگری بسپارد. هرچند هرچه که این پراکنده کاریها، بیشتر شود، از مدل اصلی فاصله خواهیم گرفت و طبیعتاً از ضمانتهای خاص این مدل دور خواهیم شد. به طور سرانگشتی میتوان گفت اگر جداسازی فرایندها از مدل اصلی، حداکثر 10 تا 15 درصد فرایندها را شامل شود، ماهیت مهندسی بهره برداری حفظ شده است.
-
- تامین و مدیریت هزینه ها چگونه است؟
یکی از دلایلی که این مدل توصیه میکند، همۀ فرایندهای کارخانه از تامین تا فروش و از ستاد تا عملیات، دارای یک متولی باشد، استقلال پروژه و اطمینان از تامین هزینه های کارخانه از محل تولید و فروش خودش است. وقتی که راه بیاندازیم، تولید کنیم و بفروشیم، هزینه ها جبران میشود. این هزینه ها شامل تمام پارامترهای دخیل در بهای تمام شدۀ محصول است.
-
- جریان درآمد یا استراتژی های کسب درآمد چگونه است؟
نکتۀ دیگری نیز در این مدل مستتر است؛ سرمایه دار و صاحب کارخانه در سود ناشی از فروش، سهیم است. به هر حال، زیرساخت و تجهیزات و اصالت و امتیاز کارخانه، متعلق به اوست. لذا پیشگامان به عنوان راهبر کارخانه، در کنار سرمایه گذار، از سود فروش محصول در بازار یا بورس، درآمد خواهند داشت.
-
- آیا برنامه کسب و کار (Business Plan) مهندسی بهره برداری، ثابت و از قبل طراحی شده است؟
مدل عمومی مهندسی بهره برداری، باید برای هر مشتری/کارخانه، customize شود. هرچند که پلنت های زنجیرۀ فولاد از لحاظ فنی و تولیدی مشابه هستند ولی هر کارخانه به دلیل شرایط جغرافیایی، نیروی انسانی، مالی، اجتماعی و… مختصات ویژهای دارد که در فرایندهای داخلی کارخانه اثرگذارند. پس برنامه کسب و کار هر مشتری، ویژۀ خودش است و چشم بسته قابل استفادۀ مجدد برای دیگر مشتریان نیست.