اهواز، کوی باهنر ، انتهای بلوار صداقت شرقی، میدان ستایش، ساختمان یاوران فولاد
شنبه تا چهارشنبه: 07:00 - 16:00

9 نکته از مدل کسب و کار مهندسی بهره برداری:

این، شاید یک مصاحبۀ یک نفره نگارنده با خودش باشد؛ اساساً متخصصین کسب و کار، این نوع اندیشیدن در مورد کار و کسب و توانمندی­ هایمان را توصیه کرده ­اند و اسم آن را طراحی Business Model نامیده­ اند.

مدل کسب و کار (Business Model) مهندسی بهره­ برداری در صنعت فولاد، می­تواند به تمام سوالات سرمایه ­گذاران این صنعت در مورد چیستی و مزیت­ های این مفهوم، پاسخ دهد. قطعاً مدیران و خبرگان زنجیرۀ فولاد، علاقه ­مندند که این مدل، برای آن­ها موضوعاتی مانند ارزش و مزیت رقابتی، انعطاف و توسعه­ پذیری، ثبات و منطق مالی را روشن نماید.

لذا پیشگامان، در مدل کسب و کار مهندسی بهره برداری، موضوعات مهمی را توضیح خواهد داد:

    1. مهندسی بهره برداری، چه ارزشی تولید می کند؟

چرخۀ معیوب ناشی از بهره برداری نامناسب

مطالعات اولیه، تامین سرمایه و احداث کارخانه، کارهای دشوار و پرمشقتی هستند. تقریبا در همه پروژه ها، این مقدمات تولید، به شرکت­ های متخصص، برون­ سپاری می­شوند. اما اصل مغفول­ ماندۀ بسیاری از تولیدی­ ها، ایجاد همبستگی و یکپارچگی میان جزئیات اصلی و فرعی تولید است. یک سرمایه­ گذار و صاحب یک کارخانه از زنجیرۀ فولاد، می­تواند تمام شئون تولید و کارخانه­ داری را بیاموزد، حرفه­ای شود و اجرا کند. اما تیم سرمایه­گذار، در «سرمایه ­گذاری» و «سرمایه­داری»، متخصص و مجرب است و الزاما مهندس خوبی نیست. اساساً تفکیک­ پذیری و تفاوت­ های مدیریتی زیادی میان مدیریت سرمایه و مدیریت فنی کارخانه وجود دارد. اینجا هم برون ­سپاری راه حل خوبی است. ولی برون­ سپاری های متعدد و متنوع برای امور فنی کارخانه و تولید، گیج­ کننده و باعث هدر رفت منابع خواهد بود.

بهره­ برداری «نامناسب»، عبارت است از کارخانه ­داری توسط یک تیم غیرمتخصص و بی­ تجربه و یا توسط تیم­ های متعدد متخصص و مجرب.

مهندسی بهره­ برداری، به عنوان یک solution جامع، موجز و یکپارچه برای کارخانه­ داری، با تجمیع دانش، تجربه و منابع اشتراکی میان همۀ شئون عملیاتی و ستادی کارخانه، ضمن تأمین کمّیّت و کیفیّت تولید، کاهش هزینه­های مالی، زمانی و انسانی پلنت های فولادی را تضمین می­کند.

    • گامهای کلیدی مهندسی بهره برداری، چیستند؟

اداره­ کردن یک کارخانه از صفر تا صد و از اتمام احداث تا رسیدن به عدد اسمی، تشکیل ­دهندۀ گام­های کلیدی مهندسی بهره برداری است. با الگو قرار دادن best practice های صنعت جهان، از دیدگاه این مدل، به طور خلاصه سه حوزۀ بنیادین برای کارخانه ­داری تعریف می­شود. تفصیل دریای جزئیات، فرایندها، فعالیت ­ها و سازمان­دهی آن­ها، به مجالی جداگانه نیاز دارد و در این مختصر نمی­گنجد.

    • مشتریان بالقوۀ آن کیستند؟

با توجه به مدل عمومی مهندسی بهره­ برداری، نباید محدودیتی در نظر گرفت. تولید و پشتیبانی­ های فنی و ستادی آن، در هر کارخانه­ای از زنجیرۀ فولاد، توسط این مدل، قابل انجام است. لذا هر سرمایه ­گذاری که در اندیشۀ احداث و راه­اندازی و حضور موفق در صنعت فولاد است، به راهکار مهندسی بهره برداری بیش از سایر راهکارها خواهد اندیشید. حتی شاید پیشگامان، با اشتراک اجزاء عمومی صنعت و پیوستن شرکای فنی از سایر صنایع، در آینده این مدل را به مدل مهندسی بهره ­برداری در «صنعت» ارتقاء دهد. پس در آینده، هر صنعتی می­ تواند میزبان مهندسین بهره­ بردار پیشگامان باشد.

    • منابع کلیدی این کسب و کار چیست؟

اگر اصرار داشته باشید که نام دیگری برای مهندسی بهره ­برداری برگزینم، شاید تا حدی مفهوم «تولید بدون کارخانه» مناسب باشد. این نشان می دهد که تقریباً تمام منابع ذاتی کسب و کار مهندسی بهره برداری، نرم ­افزاری و مغز افزاری هستند. دانش فرایندی، تجارب و درس­ های گذشته، نیروی انسانی متخصص و راهبر، اصلی­ترین منابع و ملزومات این مدل است.

    • آیا پیشگامان، در این مدل، شریک و همکار کلیدی دارد؟

اعتقاد به شایسته­ سالاری و تفکیک تخصص­ها در یک super solution مانند مهندسی بهره ­برداری، ضمانتی است بر انجام تخصصی فرایندهای آن. علی­رغم توانایی مستقیم پیشگامان در انجام عملیاتی­ ترین فرایندهای صنعت فولاد، لیکن پیشگامان، شرکا و همکاران کلیدی دیگری را در کنار خود دارد به صورت پیوسته یا وابسته، پازل خدمات پیشگامان را تکمیل می­کنند. راهبری، مسئولیت و تضمین عملکرد همۀ این شرکا، بر عهدۀ پیشگامان است.

    • تقسیم کار، ارتباط و تعامل با کارفرما چگونه است؟

همۀ گزینه ­ها روی میز مشتری گذاشته شده است. در واقع مشتری انبوه فرایندهای تقسیم ­بندی شدۀ مهندسی بهره­ برداری را در قالب یک «چک­لیست» مشاهده می­کند. می­تواند، همۀ کارها را سفارش دهد و یا بخش­ هایی را که به دلایل مختلف (مالی، اجتماعی، فنی و…) لازم می­داند، خود به عهده گیرد یا به پیمانکار دیگری بسپارد. هرچند هرچه که این پراکنده­ کاری­ها، بیشتر شود، از مدل اصلی فاصله خواهیم گرفت و طبیعتاً از ضمانت­های خاص این مدل دور خواهیم شد. به طور سرانگشتی می­توان گفت اگر جداسازی فرایندها از مدل اصلی، حداکثر 10 تا 15 درصد فرایندها را شامل شود، ماهیت مهندسی بهره ­برداری حفظ شده است.

    • تامین و مدیریت هزینه ­ها چگونه است؟

یکی از دلایلی که این مدل توصیه می­کند، همۀ فرایندهای کارخانه از تامین تا فروش و از ستاد تا عملیات، دارای یک متولی باشد، استقلال پروژه و اطمینان از تامین هزینه­ های کارخانه از محل تولید و فروش خودش است. وقتی که راه بیاندازیم، تولید کنیم و بفروشیم، هزینه­ ها جبران می­شود. این هزینه ­ها شامل تمام پارامترهای دخیل در بهای تمام­ شدۀ محصول است.

    • جریان درآمد یا استراتژی­ های کسب درآمد چگونه است؟

نکتۀ دیگری نیز در این مدل مستتر است؛ سرمایه­ دار و صاحب کارخانه در سود ناشی از فروش، سهیم است. به هر حال، زیرساخت و تجهیزات و اصالت و امتیاز کارخانه، متعلق به اوست. لذا پیشگامان به عنوان راهبر کارخانه، در کنار سرمایه ­گذار، از سود فروش محصول در بازار یا بورس، درآمد خواهند داشت.

    • آیا برنامه کسب و کار (Business Plan) مهندسی بهره برداری، ثابت و از قبل طراحی شده است؟

مدل عمومی مهندسی بهره ­برداری، باید برای هر مشتری/کارخانه، customize شود. هرچند که پلنت های زنجیرۀ فولاد از لحاظ فنی و تولیدی مشابه هستند ولی هر کارخانه به دلیل شرایط جغرافیایی، نیروی انسانی، مالی، اجتماعی و… مختصات ویژه­ای دارد که در فرایندهای داخلی کارخانه اثرگذارند. پس برنامه کسب و کار هر مشتری، ویژۀ خودش است و چشم ­بسته قابل استفادۀ مجدد برای دیگر مشتریان نیست.